کد مطلب:129817 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:131

درخواست ابن زیاد برای نامه ی قتل امام از ابن سعد
ابن اثیر جزری می نویسد: پس از بازگشت ابن سعد از قتل امام حسین (ع)، ابن زیاد به وی گفت: نامه ای را كه درباره ی قتل حسین (ع) به تو نوشتم بیاور!

گفت: من به فرمان تو رفتم و نامه گم شد! گفت: باید آن را برایم بیاوری! گفت: گم شد. گفت: باید بیاوری!

گفت: به خدا سوگند، من آن را گذاشتم كه برای پیره زنان قریش در مدینه بخوانند، تا بدین وسیله از آنها پوزش خواسته باشم! به خدا سوگند من درباره ی حسین (ع) چنان نسبت به


تو خیرخواهی كردم كه اگر نسبت به پدرم سعد بن ابی وقاص كرده بودم، حق او را ادا نموده بودم!

عثمان بن زیاد، برادر ابن زیاد گفت: راست می گوید؛ به خدا سوگند، من دوست داشتم كه فرزندان زیاد تا روز قیامت خوار و ذلیل بودند، ولی حسین (ع) كشته نمی شد! و عبیدالله بن زیاد این مطلب را انكار نكرد.» [1] .

عمر سعد در شدت پشیمانی، از نزد ابن زیاد بیرون رفت و گفت: «هیچ كس بدتر از من نزد خانواده اش برنگشت! از ابن زیاد تبهكار و ستمگر فرمان بردم و از حاكم عادل سرپیچی كردم و رابطه ی شریف خویشاوندی را قطع نمودم. [2] .


[1] الكامل في التاريخ، ج 3، ص 303؛ و ر. ك. مشيرالاحزان، ص 110؛ المنتظم، ابن جوزي، ج 5، ص 98، بحارالانوار، ج 45، ص 110.

[2] انساب الاشراف، ج 3، ص 415 - 414؛ تذكرة الخواص، ص 233.